نظرات ارسالي
+
*باران دوباره اوج گرفت رو به سوي ما*
*اندوه دل ربود و غبار از سبوي مـــا*
*عمامه و عبا و قبا را به تــن بـشست*
*هـر آنچه بود رحمــت او بـود سوي مـا*
.
.
.
.
.
*خودم:)*

sara*love
92/3/31

آسمان-23
زيـبا بود...
مائده ی عشق
في البداهه بود؟ احسنت!
سيد ابراهيم آل رضا
سلام؛*احسنتــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ* بر شما
*قاصدك*
فوق العاده زيبا بود ... قلمتون پايدار
+
زيبايي بيش از حد اين عکس و تقديم مي کنم به دو کاربر خوب و گل
*امير منصور معزي
راشد خدايي*
تولد هر دوشونو بهشون تبريک عرض مي کنم
آرزو مي کنم عاقبت به خير بشن
هميشه سالم و تندرست باشن
بهترين چيزا رو از خدا براشون مي خوام

*صبا*
91/8/25
+
مستي نه از پياله نه از خم شروع شد
از جاده سه شنبه شب قم شروع شد
آيينه خيره شد به من و من به آينه
آنقدر خيره شد که تبسم شروع شد
خورشيد ذره بين به تماشاي من گرفت
آنگاه آتش از دل هيزم شروع شد
وقتي نسيم آه من از کوچه ها گذشت
بي تابي مزارع گندم شروع شد
موج عذاب يا شب گرداب؟!هيچ يک
دريا دلش گرفت و تلاطم شروع شد
از فال دست خود چه بگويم که ماجرا
از ربناي رکعت دوم شروع شد
محمد جواد س
91/8/24
+
صدايم را نمي فهمد کسي از پشت اين ديوار/بميرانم خلاصم کن،و يا که راحتم بگذار/نمي دانم که از اردي بهشتي يا که از آذر/برو جان تمام فصل ها دست از سرم بردار/شب از فکر تو در رنجم و روز از طعنه مردم/چه بايد کرد؟شبگردي؟غزل؟سيگار يا سيگار؟/غرورم را شکستم تا دوباره از تو بنويسم/سه ماهي مي شود با دفترم لج مي کند خودکار/شبي مرتاض خواهم شد معلق در هوا بي جان/و يا بهتر بگويم جسم سرد شاعري بر دار

* کميل *
91/7/22
+
اگه يه روز به فکرتون برسه و وبلاگتون رو که بهش وابسته ايد و واسش زحمت کشيديد بديد به يه نفر ديگه به کي مي ديد؟

سيده هانا صداقت
91/7/1
+
.دو سه روز پيش به يکي شماره دادم شب بهم اس داد يکي دو ساعت باهاش اس ام اس بازي کردم از اولش من گفتم اسمم شهرياره هر چي گفتم اسمت چيه نميگفت. خلاصه اخرش موقع شب بخير بش گقتم نگفتي اسمت چيه ها؟ بنده خدا اومد کلاس بزاره گفت : من همونيم که شبا تو آسمونه! منم گقتم :بيشتر توضيح بده متوجه نشدم:دي گفت مگه شب چند تا چيز تو آسمون داريم ؟ منم گفتم :خفاش هست جغد هست کودومشون ؟

آسمان-23
91/6/17
+
باورم نميشه.....
به روزي رسيده ام....
که خيلي راحت مي گويم....:
هي فلاني......!
خيالي نيست....
قسمتت ديگري بود....
من هم...
به قسمتم رسيدم.....
به همين سادگي....

شبستان نور
91/5/28
+
يه عمر رفتيم سينما آخرش نفهميديم دسته هاي صندلي مال خودمونه يا بغل دستيمون؟!!

دردونه جون
91/5/22
+
*ســـــــــــــــــــــــلام* . . . يوهاهاهاهاهاها بازم رضا اجازه داد با وبش بيام ... هورررررررررررررررااااااااااااااا

*زهرا بانو*
91/1/23